« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
یاداشت از وحید حاج سعیدی؛
در جراید آورده بودند: «در صورت تائید وزارت ارشاد بانک ترانه تاسیس می‌شود. این بانک می‌تواند علاوه بر ثبت یک ترانه به نام صاحبش و حفظ حقوق معنوی و کپی رایت آن، بایگانی باشد تا خوانندگان، آهنگسازان و تولید کنندگان آلبوم های موسیقی به آن مراجعه کنند و از ترانه هايي که به تصويب وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی رسيده است، استفاده کنند.»
کد خبر: ۳۴۶۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰

به قلم وحید حاج سعیدی؛
حقیقت امر وقتی در مقولاتی چون آرایش منطقه ای صورت، اعمال جراحی زیبایی، تعداد دستگاه های پوز و کارت بانکی، مصرف آنتی بیوتیک، نوشابه، شکر، نمک، مصرف حامل های انرژی، فروش کتاب های کپی رایت و ... در سطح جهانی دارای رنکینگ قابل اعتنایی هستیم، صورت خوشی ندارد در زمینه مدرک تحصیلی و سواد آکادمیک در رده بندی جهانی اول تا سوم نباشیم!
کد خبر: ۳۴۱۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۹

یاداشت طنز به قلم وحید حاج سعیدی؛
آرزو به دل مان ماند ما یک طرحی در مملکت مان اجرا کنیم، این اروپایی ها از روی آن کپی برداری و تقلب نکنند. ما نفهمیدیم این قانون کپی رایت کجا کاربرد دارد و چرا حقوق و قواعد شهروندی در دنیا رعایت نمی شود؟!
کد خبر: ۳۴۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۶

جهان؛
تصمیم واتس‌اپ برای اجبار کاربران به اشتراک‌گذاری داده‌های خود با فیسبوک، اعتراض‌هایی را ایجاد کرده اما نیما امیرشکاری، کارشناس فناوری اطلاعات معتقد است این موضوع برای کاربران ایرانی تفاوت چندانی ایجاد نمی‌کند.
کد خبر: ۲۹۶۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۲

طنز/ وحید حاج سعیدی
آرزو به دل مان ماند ما یک طرحی در مملکت مان اجرا کنیم، این اروپایی ها از روی آن کپی برداری و تقلب نکنند. ما نفهمیدیم این قانون کپی رایت کجا کاربرد دارد و چرا حقوق و قواعد شهروندی در دنیا رعایت نمی شود؟!
کد خبر: ۲۲۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۰۱

در مصاحبه تفضیلی وحید حاج سعیدی با حمید رضا منتظریون از هنرمندان و بازیگران عرصه تئاتر عنوان شد:
در گفتگو با حمید رضا منتظریون از هنرمندان و بازیگران عرصه تئاتر و بازیگری استان گلستان مطرح شد:توسعه فرهنگ و هنر می تواند زمینه ساز پیشگیری از جرایم باشد.
کد خبر: ۲۱۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۲۷

مقام معظم رهبری در پاسخ به استفتاءهای انجام شده از ایشان در رابطه با موضوعات مختلف دینی و شرعی، نظرات خود را بیان کردند.
کد خبر: ۱۸۷۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۸

کد خبر: ۱۳۸۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۰

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir مردمان:شعار پیامی متحدکننده است که می تواند بازگوکننده هویت شرکتتان باشد. ذات کوتاه و جذاب بودن آن باعث می‌شود مشتریان همیشه آن را به خاطر بسپارند. خیلی مهم است که شعاری جالب و پرمفهوم برای بیزنس خود انتخاب کنید. در زیر به ۸ نکته‌ای اشاره می‌کنیم که کمکتان می‌کند بهترین و برانگیزاننده‌ترین شعار را برای کار و تجارتتان انتخاب کنید. ۱. هرچه کوتاهتر بهتر شعارتان نباید بیشتر از یک جمله باشد و در بیشتر موارد حتی اگر یک عبارت باشد بهتر است. هرچه شعارتان کوتاهتر باشد، راحت‌تر به خاطر سپرده می‌شود. جذاب‌ترین قسمت کارتان را در چند کلمه ساده و روان برجسته کنید (بین پنج تا ده کلمه). ۲. ارجینال باشد بد نیست که از تبلیغات و شعارهای موجود الهام بگیرید اما سعی نکنید از شعاری که تا الان موفق بوده است تقلید کنید. چرا باید کسی جذب چیزی تقلیدی شود؟ حتی ممکن است وارد دردسرهای رعایت نکردن کپی‌رایت شوید. خاص و جذاب بودن هم مطمئن‌تر است هم هوشمندانه‌تر.۳. واقعبینانه باشد وعده‌ای که نتوانید به آن عمل کنید ندهید. ایده خوبی نیست که شعار دهید «ارزان‌تر از همه‌جا» وقتی نمی‌توانید آن را اجرا کنید (همیشه این احتمال وجود دارد که کسی قیمت‌هایش را پایین‌تر از شما بیاورد). در ادعاهایتان صادق باشید و اغراق نکنید. ۴. شعرگونه باشد به شعارتان به عنوان یک بیت شعر نگاه کنید. ریتم و جریان خوب شنیدن و به زبان آوردن آن را جذاب‌تر می‌کند. ریتم و تکرار کلمات هم‌آوا می‌تواند شعارتان را در ذهن‌ها ماندگارتر کند. ۵. قابل خواندن باشد از زبانی مبهم و سردرگم‌کننده برای شعارتان استفاده نکنید. از جملات معلوم و دستورزبانی درست استفاده کنید.  جمله معلوم ساختاری است که فاعل انجام‌دهنده عمل است نه اینکه فعل به مفعول نسبت داده شود. مطمئناً شعار اگر به حالت مجهول نوشته شود آن اندازه  جذاب نخواهد بود. ۶. قابل گفتن باشد شعارتان را بلند بگویید. چطور شنیده می‌شود؟ آیا روان به زبان می‌آید یا گفتنش سخت است؟ شعارتان نه تنها باید راحت خوانده شود، بلکه باید راحت و روان بر زبان جاری شود. ۷. بر سود مشتری تمرکز داشته باشد تقریباً همه شعارهای موفق حاوی دلیلی هستند که چرا مشتری باید بخواهد آن بیزنس را انتخاب کند. مثلاً Burger King می‌گوید، «هر طور دوست داری سفارش دهید»، State Farm می‌گوید، «مثل یه همسایه خوب» و DeBeers می‌گوید، «الماس برای همیشه». همه این شعارها توجه را به سمت فایده اصلی که مشتری از انتخاب آن محصول یا بیزنس می‌برد، می‌کشانند: قابلیت تغییر، صمیمیت و دوام. شما می‌توانید حتی با یک عبارت ساده چیزی که باعث جذابیت شرکتتان می‌شود را بیان کنید. ۸. خنده‌دار نباشد شوخ‌طبعی می تواند راهی موثر برای به‌یادماندنی شدن شعارتان شود اما باید مراقب باشید. برای برندهایی مثل 7Up با شعار «7UP را مال خودتان کنید» خیلی راحت ممکن است جوک بسازند اما شناخته‌شده بودن و پیشینه قوی آن جلویش را می‌گیرد. اما اگر نمی‌دانستید 7Up چیست و تبلیغ آن را در تلویزیون ندیده بودید، چیز زیادی از شعار آن عایدتان نمی‌شد. برندهای کوچکتر و جدیدتر بهتر است شعارهایی را انتخاب کنند که توصیفی و جدی‌تر باشد. نتیجه یک شعار خوب می‌تواند جذابیت و حضور برند شما را پررنگ‌تر کند اما یک شعار بد مشتریان احتمالی‌تان را سردرگم خواهد کرد. با رعایت نکاتی که در بالا به آنها اشاره شد، شعاری برای برندتان انتخاب کنید که در خاطره‌ها ماندگار شود.
کد خبر: ۷۴۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷

اوای دنا-همشهری: :سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.جوابیه به خبر منتشر شده در وب سایت خبری استان کهگیلویه و بویراحمدمورخ : ۴ اسفند / ۰۹۳۱ در ۲۹:۲۲با موضوع : آقای بزرگواری به این دلایل به شما رای نمیدهیمنوشته ی: مهدی رضاییhttp://kebnanews.ir/?p=19689با سلاممن اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقدبودم كه باید جیب خودم را پر كنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به كسی ندارد !برای یك مسئول عقیده و اخلاق مسئله شخصی نیست؛ مسئله ای اجتماعی و عمومی است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است. آن كسی كه به مجلس می رود، یا به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی می رسد، اگر فاسد، بیگانه پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگرنمی تواند نقشی را كه ملت و طبقات محروم می خواهند، ایفا كند. اگر آن شخص انسان معامله گر، رشوه و توصیه پذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمی تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تكلیف ملك و ملت را معین كند. این شخص غیر از كفایت ذاتی و دانایی ذاتی، به . شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیده درست هم احتیاج دارحضرت آیت اله خامنه ایhttp://fadayivelayat.mihanblog.com وب سایت* * * * *همانطور که از سخنان آیت اله خامنه ای مشخص می گردد می توان گفت که بیشتر کاندید های تایید صلاحیت شده جهت انتخابات مجلس نهم که هم اکنون نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستند اکثراً از شرایط فوق برخورمی باشند.حال شما از کجا می دانید کاندیدای دیگری که هنوز درب بهارستان را ندیده و تاکنون بر کرسی آن تکیه نزده است لیاقتش بیشتر از آنچه که تاکنون تصور کرده اید باشد.شما که قلمی به این زیبایی دارید و خوش بیان هستید واز سیاست کشور خود با خبر هستید چرا سخن اززبان عوام می گویید؟جواب اول : آیا شما می دانید در کشوری زندگی می کنید که به جهان سوم معروف است؟آیا می دانید که معیار با سوادی که شما می گویید نه برای ما بلکه برای کشورهای جهان اول است؟آیا شما می توانید یک کارشناس کامپیوتر که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده پیدا کنید که بتواند حداقل 05 خط برنامه نویسی بکند؟یا بتواند همانند یه کاردان کامپیوتر به ارائه خدمات بپردازد؟من کارشناس کامپیوتر هستم و تا حالا ادعایی مبنی بر باسواد دانستن خود در این رشته نداشته ام حال چه رسد به حاج آقا بزرگواری که رشته تحصیلی ایشان هیچ ارتباطی به علم کامپیوتر ندارد.اشکال از آقای بزرگواری و سطح سواد ایشان نیست،بلکه از تحصیلات رشته های حوزه انسانی و حوزه های علمیه می باشد که اساس سواد آموزیشان بر اساس ریاضیات و فیزیک و مهندسی نمی باشد.شما که ادعای مهندسی و باسواد بودنتان می شود آیا می توانید 05 غزل حافظ را از بر بخوانید؟برعکس همین نیز وجود دارد.شما کاری به کار کسانیکه بطور تجربی این حرفه را یاد گرفته اند نداشته باشید چون بر حسب علاقه بوده است.در کشور ما به دلیل نبود قانون کپی رایت همه می توانند در هر حرفه و گرایشی از کامپیوتراستاد شود.)برای اوسا شدن در برنامه فتوشاپ و اتوکد اصلاً نیازی به پرداخت هزینه زیادی ندارید.از دوستانتان که سی دی کرک شده آنرا دارند بصورت امانی تحویل گرفته و بر روی کامپیوتر شخصی خود نصب نمایید وسپس آموزش آنرا بوسیله کتاب و یا فایل دانلود شده از اینترنت فرا گیرید.شما به جای تحسین کردن آقای بزرگواری که صراحت و راستگویی را پیشه کرده اند و این حرف را زده اندایشان را به باد انتقاد گرفته اید؟حالا شما از کجا می دانید ایشان تاکنون در کامپیوتر مهارت کافی را بدست نیاورده باشند؟جاییکه من کار می کنم حدود دو هزار نفر مشغول به کار هستند.یعنی بیشتر از تمام کارمندان همه ادارات و سازمانهای محل زندگی شما.از دکترا تا زیر دیپلم.اما هیچکدام ادعایی بر اینکه چون کامپیوتر می دانند و بر این اساس حتماً باسواد هستند ندارند.شما شخصیت و اخلاق و سواد حوزوی و سیاسی آقای بزرگواری را ) شاید از سیاسی بودنشان هم شاکی باشید ولی طول چهار سال نمایندگی مجلس می تواند یک آدم بیسواد را به یک مهندس همه فن حریف درحوزه سیاست و اقتصاد و سایر حوزه ها تبدیل کند( نادیده گرفته اید و سطح سواد و آگاهی ایشان را با خود مقایسه نموده اید.این نشاندهنده بیسوادی خود شماست که نتوانسته اید مقایسه درستی انجام دهید و به انتقاد از آقای بزرگواری پرداخته اید.چه کسانی به ما و نماینده ما خندیده اند؟حالا ما به کاندیدها و نماینده های رد صلاحیت شده خودشان می خندیم که دلیل رد صلاحیت شدنشان بدتر از هر جرم و جنایتی است.جواب 0:در انتقاد اول شما کمی به آگاهی شما نسبت به دورو ورتان و اوضاع مملکت شک داشتم که با این انتقاد مطمئن شدم که کاملاً نا آگاه هستید و اینکه کلاً شما با مکتب فکری و سیاسی آقای بزرگواری مخالف می باشید وگرنه چه دلیلی دارد با شعار دادن و مخالفت ایشان با آقای کروبی و موسوی شما را ناراحت کند؟در اکثر راهپیماییها و مساجد و نمازجمعه ها از این شعارها زیاد بوده است و شما چرا از آنان نمی گویید؟مکتب فکری و عقیدتی ایشان خلاف عقاید شماست و با جبهه سیاسی شما متفاوت می باشد،پس چه دلیلی دارد عملکرد ایشان را به انتقاد گرفته و معیار خود را طرز نگاه دیگران قرار داده اید؟شما در دل آنان بوده اید یاخودشان بوده اید؟طرز نگاهشان شما را آزرده خاطر کرده است؟شما را حقیر و خار کرده است؟شما را در بین دوستانتان بیسواد و بی ارزش جلوه داده است؟به ناگاه دوربین تصاویر جمعیت حاضر در مجلس را نشان داده است که هر کسی در حال وهوای خود بوده است و چگونه شما توانسته اید در یک نگاه تا آخر ماجرا را خوانده باشید؟شما وقتی کسی را مخالف عقیده خود می بینید حق اعتراض و انتقاد یکجانبه را ندارید،بلکه در همچین مواقعی باید به مناظره بپردازید تا اینکه یکطرف مناظره کوتاه بیاید. سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.اما همه برای یک هدف آنجا جمع شده اند :1- قانونگذاری2- نظارتپشت پرده این دو گزینه تمام موارد فوق بوده است که ما به ندرت با آنها برخورد مستقیم داشته ایم به جزء درمواردیکه خودمان نامه به دست در بهارستان بر روی صندلیهای انتظار جهت نوبت دهی و ملاقات نماینده موردنظر خود نشسته باشیم.حاج آقای بزرگواری کارشان را به نحو احسن انجام می دهند و تمام مسایل و مشکلات شهری و استانی راپیگیری و به رفع آنها می پردازند.هر چند که بیشتر مشکلات پیش آمده برای ما شخصی هستند و انتظار برطرف نمودن صد در صدی چنین مشکلاتی بر عهده ایشان نمی باشد.ولی چه فایده!!! زیرا معیار انتخاب و شایستگی یک نماینده از نگاه شما انجام دادن و برطرف نمودن مشکلات شخصی افراد می باشد که اگر نماینده ای نتواند پاسخگوی چنین مشکلاتی باشد دیگر لیاقت نامزدی درانتخابات را ندارد.اگر تایید صلاحیت هر نماینده وکاندیدایی دست خود ما بود یا هیچ نماینده ای تایید نمی شد و یا خودمان راجهت انجام مسایل شخصی خود تایید می کردیم.آقای بزرگواری تمام مشکلات عام المنفعه را پیگیری و حل می نماید و بخاطر اینکه ایشان،انسانی متدین و باایمانی هستند کمتر کارهای شخصی دیگران را،بدلیل ضایع نشدن حقوق دیگران انجام می دهند و در زدو بندهای سیاسی به هیچ عنوان شرکت نمی کنند.از نظر شما چونکه ایشان چنین اخلاقی دارند دیگر صلاحیت انتخاب شدن را ندارند.جواب 3:آخی!!!خیلی خجالت کشیدی؟بمیرم برات!!!اکنون که مدت هاست از این گفته شما می گذرد آیا شما در زندگی بدبخت شده اید؟آیا استانهای همجوار راه را بر شما بسته اند؟آیا آقای بزرگواری مورد لعن و نفرین مردم قرار گرفته و به دردی بی درمان دچار شده است؟آیااکنون کسی آین گفته شما را به یاد دارد و اهمیتی می دهد؟آیا ستاد انتخاباتی ایشان پلمپ شده و کسی اجازه تبلیغات را ندارد؟آیا استان شما نابود شده است؟آیا متخصصین و مهندسین و استادان سازمانها و ادارات و دانشگاههای شهر و استانتان گریخته اند؟اگر توجه کنید می بینید که کسی به این حرف ها اهمیت نمیدهد.پس خود را مسخره سوژه خبری خبرنگاری نکنید . آقای بزرگواری فقط و فقط جهت خنده گفته بودند که چرا کسی با من مصاحبه نمی کند(که این خبر را جهت کسب درآمد و پاداش روزانه خود ،روانه آنتن تلویزیون کرده بود) شما چقدر بیکارید که در این اوضاع ولبشوی اقتصادی و تحریم و گرانی و گرمی بازار انتخابات چنین مطالب مسخره ای را به خورد خوانندگان خود می دهید.سوژه خبرنگاران دیگر را جهت تخریب چهره سیاسی کاندیدها،سوژه خبری خود کرده اید.به فکر نان باش که خربزه آب است!!!شما اگر قصد انتقاد از کسی را دارید با تخریب شخصیت،این کار را نکنید. آقای بزرگواری انسانی وارسته و با شخصیت هستند و اصلاً درخور این ناملایمات و بی احترامی ها نمی باشند.در واقع شما ایشان را مسخره کرده اید.شما حتی در این خبر اجازه پاسخ و اظهار نظر را نداده اید که کسی در دفاع از آقای بزرگواری و محکوم کردن شما مطلبی بنویسد. حال با این وجود چند روز به انتخابات بیشتر نمانده و اگر هزاران صفحه از این نوشته ها بر روی اینترنت منتشرشود هیچ امتیازی از آقای بزرگواری کسر نمی کند و کسی هم اهمیتی نمی دهد.چرا که مردم آن دیار سواد رادر دانستن علم کامپیوتر و اینترنت نمی دانند که اگر اینگونه باشد همه آنها بیسواد هستند.والسلام.
کد خبر: ۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹